فاطمه حلما

خاطرات کودکی

فاطمه حلما

خاطرات کودکی

یا حضرت معصومه

http://s5.picofile.com/file/8112725376/dscn5113.jpg

امروز وفات حضرت معصومه(س)است.

فاطمه حلما خانم بهار امسال افتخار غبار روبی حرم کریمه اهل بیت را داشت.

به جای همتون میره زیارت.

ابراز ارادت داداش و خواهر حلما به ایشون به این ترتیب می باشد




شنگول باشید




ابراز ارادت داداش و خواهر حلما به ایشون به این ترتیب می باشد!!

ترکید بچه


پ ن: دوستان وقتی شماره رمز دست همکارای مامان باشه پست اینجوری میشه!



حلمای کارمند

http://s5.picofile.com/file/8111023200/14010176.jpg



دوستان سلام

فاطمه حلما خانم چند وقت نبود. امتحان های مادر و بعد هم سفر مشهد. جای همه شما خالی. فقط این روزها کمی سرما خورده و کسل و بهانه گیر شده.

الان هم که می بینید پیروزمندانه نشسته روی صندلی همکار مامان.

قبلا وقتی دو تایی با همکارم می نشستند روی صندلی سر موس سیستم دعواشون می شد. دیروز حلما خانم تب داشت آمد اداره. تجربه دعواها باعث شد همکار مامان عقب نشینی کنه صندلی با همه تعلقاتش واگذار کرد به حلما خانم.

حالا ایشون در حال برنامه ریزی ذهنی برای برنامه های اداره اس.

پیشانی اش هم مشهد به میز خورد و اندازه یک گردو کبود شد.


یدونه ای

http://s5.picofile.com/file/8105767550/IMG255_1_1.jpg



http://s5.picofile.com/file/8105767926/IMG255.jpg



http://s5.picofile.com/file/8105769118/IMG257.jpg


حلمای من امروز یک سال و یک ماه و یک هفته و یک روزه شد.

عزیز دل مادر یک سال و یک ماه و یک هفته و یک روزگیت مبارک.

الهی صد سال و صد ماه و صد هفته و صد روزه شی.


پسردایی

http://s5.picofile.com/file/8105746426/IMG284.jpg


امیر علی پسر دایی فاطمه حلماست. این هم عینک جدید و نگاه جدید امیرعلی.



خوابای خوب ببینی ماه من

http://s5.picofile.com/file/8104293850/IMG231.jpg  



http://s5.picofile.com/file/8104293484/IMG230.jpg



عزیزدلم ما اگه روی صندلی ماشین نشسته می خوابیم مجبوریم. جامون نمیشه...



http://s5.picofile.com/file/8104294292/948915865986.jpg


اینم چند ماهگیت!

انگاری نشسته راحت تر می خوابی!



http://s5.picofile.com/file/8104294976/Photo_0778.jpg



آفرین دختر گلم

حالا شد

خواب فرشته ها وپری ها رو ببینی


خواب گلها و آب بازی

خواب خورشید و دریا...

خوابهای خوب ببینی عزیزترینم

خواب کربلا

http://s2.picofile.com/file/8100688734/13110014.jpg


مرثیه می خوانند و تو آرام خوابیده ای. اشکها جاری است و صدای العطش طفلان حسین توی هیئت پیچیده. تو باز ارام خوابیده ای. دستها بالا می رود و بر سینه  می نشیند و باز تو ارام ...

می خواهم در آغوش بگیرمت تو در خواب بغض کرده ای و ...




مادربه آب دیده مراشیرداده است درشیرم آب کرده ولی سود بامن است

http://s2.picofile.com/file/7993435478/mo5327.jpg
بهارزندگی من: فصل برگریزان پارسال همگام شده بودباماه عزای اربابمان وچه زیبادرروز دوم ماه حسین/ع/ صدای گریه توهمنوای شش ماهه کاروان عشق شدوتونازنینم باحضورت نمک گریه محرم ماشدی وآن روزوقتی باجرعه ای ازتربت وآب فرات کامت راعطرآگین کردیم چه باشکوه بود لبخندرضایتت وآهسته درگوش تو نجواکردم حسین جان شیرخوارم فدای دردانه ات ازتربت تولدتاتربت لقایت همراهش باش/

حلما و جاده

http://s4.picofile.com/file/7990058060/IMG107.jpg



http://s1.picofile.com/file/7990058709/IMG105.jpg



نگاه دخترم به جاده است.





گلم لالا

http://s2.picofile.com/file/7984805913/1379274031406.jpg

لالالا گل پونه                                                                        
گدا امد در خونه

یه نان دادم بدش اومد 

دونان دادم خوشش اومد                                                             

خودش رفت و سگش اومد                                                     

لالالا گل خشخاش

بابا رفته خدا همراش
لالالا گل فندق
مامان رفته سر صندوق
لالالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره

بخواب ای نازنین من مامان قربون تو میره



http://s2.picofile.com/file/7984807953/tarvij_lala_88_07_26a.jpg


حلمای دانشجو

http://s4.picofile.com/file/7973569779/IMG108.jpg




http://s1.picofile.com/file/7973574408/IMG110.jpg



http://s2.picofile.com/file/7973575264/IMG109.jpg



پرستارش رفته بود سفر، مجبور شدم ببرمش دانشگاه. کلی التماس و با خجالت از اساتید اجازه گرفتم، ببرمش سر کلاس.

با تمام دقت به حرف های استاد گوش میداد و برای تاکید جواب می داد. استاد هم می گفت : مثل اینکه فقط ایشون درس متوجه میشن. هر جا حوصله اش سر میرفت هر چیزی دم دستش پرت می کرد طرف استاد. پستانکش که پرت کرد درست افتاد روی کفش استاد.

من هم سرم را انداخته بودم پایین و تند تند جزوه می نوشتم. خلاصه فاطمه حلما خانم قبل یک سالگی اش سر کلاس ارشد هم نشست.



فرشته ای به نام فاطمه حلما

http://s3.picofile.com/file/7957367311/948915806977.jpg


وقتی به دنیا آمد و دنیای تازه ای با خودش آورد

دنیایی پر از شادی و شور

هر چند سومین فرزندمان است،

اما انگار اولین کودکی است که صدای خنده و گریه هایش فضای خانه مان را پر می کند.

آبجی نرگس و داداش محمد مهدی

  

http://s3.picofile.com/file/7957336876/IMG052.jpg 

 

یک گلخانه در بابلسر 

فاطمه حلما همه حواسش به گاری پر از گل بود