رفتیم حرم نشستیم صف جماعت. حلما خانم یک لحظه بند نمیشه...
یک کالسکه خالی پیدا کرده رفته نشسته توش...
جاش راحت نیست با چند حرکت بسیار متحیرانه اول جاش درست میکنه ، بعد مثل ملکه انگلستان مغرور و آرام لبخند پیروزی میزنه به بقیه...
صاحب کالسکه خبردار شده ، میخواد با ضربات خیار پیاده اش کنه...
اما کم میاره و آخرش با وساطتت بزرگترها قضیه ختم به خیر میشه...
تصاویر رو ببینید
فاطمه حلما سوار بر قطار قم- مشهد
از خستگی خوابش برده
حالا صبح شده و ایشون "گبه"یا همان گربه به دست وسط سالن قطار ، منتظر ایستگاه مشهده...
ادامه دارد...