فاطمه حلما

خاطرات کودکی

فاطمه حلما

خاطرات کودکی

حلمای کارمند

http://s5.picofile.com/file/8111023200/14010176.jpg



دوستان سلام

فاطمه حلما خانم چند وقت نبود. امتحان های مادر و بعد هم سفر مشهد. جای همه شما خالی. فقط این روزها کمی سرما خورده و کسل و بهانه گیر شده.

الان هم که می بینید پیروزمندانه نشسته روی صندلی همکار مامان.

قبلا وقتی دو تایی با همکارم می نشستند روی صندلی سر موس سیستم دعواشون می شد. دیروز حلما خانم تب داشت آمد اداره. تجربه دعواها باعث شد همکار مامان عقب نشینی کنه صندلی با همه تعلقاتش واگذار کرد به حلما خانم.

حالا ایشون در حال برنامه ریزی ذهنی برای برنامه های اداره اس.

پیشانی اش هم مشهد به میز خورد و اندازه یک گردو کبود شد.